دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

روش های درس خواندن پسر ها و دختر ها


دخترها: بعضی از اونا واقاً می خونند حالا چی می خونند خدا میدونه ولی واسه اینکه تابستون راحت باشن و به بهانه کلاس سنتور , نقاشی , و با دوست پسر عزیزش برن عشق صفا .وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...( پیشه همون پسره که با هم رفتن ددر) یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند یه سری هم به دلیل اینکه دوست پسر نداران و انگیزه ای برای دودر کردن کلاسا ندارن مجبورن خر بزنن تا برن دانشگاه (اخه شنیدن تو دانشگاه دوست پسر فراوونه)نکته(دلیل اینکه پسرا نمیرن دانشگاه همین دختراس(البته از نوع سیریشش


و اما پسر ها: یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ... یه کم که درس خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون تموم میشه حال ندارند برند بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون. همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون می بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خر میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی

نظرات 3 + ارسال نظر
وب گروهی رادیوآفلاین شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 07:26 ب.ظ http://www.radiooffline.blogfa.com/

**********پشت در کیست 2 *********

سلـــــــــــــــــــــــام به شما دوست خوب...

با یه قسمت دیگه از سری قسمتهای پشت در کیست...

********آپیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم*********

در رادیو آفلاین منتظر شما هستیم...

؟؟؟؟؟؟؟یعنی اینبار چه کسی پشت دره؟؟؟؟؟؟؟؟؟

********رادیو آفلاین....به دوستان خود بگویید*********

مرغ باغ ملکوت یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:49 ق.ظ http://namaz-e-eshgh-e-man

السلام علیک یا آقا یونس!
آپم داداش بدو بیا

مریم دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.jigol111.blogfa.com

سلام یونسیه بابا
مرسی که اومدی وبم
حالا یه خبر مهم دارم که فکر می کنم بتونی کمکم کنی آخه برام
خیلی مهمه
پسری به نام مهراد بلوچ (من باهاش هیچ نسبتی ندارم تو یه سایت خوندم) قد ۱۸۵ متولد شهریور ۲۰ ساله دیپلم نداره ولی خیلی
خشگل و خوش تیپ گم شده
لطفا تو هم توی هر وب و سایتی که میری بنویس تا شاید
پیدا شه و مادر پدرش از نگرانی
در بیان
بازم تاکید می کنم من باهاش نسبتی ندارم و تو یه سایت این موضوع رو خوندم
مرسی
بازم بیا پیشم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد