دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

شادی هم قیمت دارد




بسیاری از ما برای یافتن شادی واقعی تلاش می‌کنیم. چرا این چنین است؟

مطالعات روان‌شناختی نشان می‌دهند که بخشی از پاسخ در
 این نکته نهفته شده که اکثر ما این که در مواجهه با بسیاری از
 تجارب زندگی چطور عکس‌العمل نشان خواهیم داد را به
 درستی پیش‌بینی نمی‌کنیم. در نتیجه تصمیماتی می‌گیریم که
 به‌طور بالقوه به سلامت احساسی‌مان آسیب می‌رسانند...
..

به گفته " دانیل گیلبرت"، روانشناس ‌هاروارد، ما اغلب درباره
 شدت و زمان طول کشیدن اثرات احساسی اتفاقات زندگی
 اغراق می‌کنیم، اتفاقاتی مثل افزایش دستمزد، مرگ کسانی
 که دوستشان داریم یا حتی نقل مکان به یک ناحیه جدید که در
 تمام طول سال آفتابی است. دلیل این امر این است که ما
 اغلب وقتی می‌خواهیم تصور کنیم که یک تجربه چطور از لحاظ
 احساسی روی ما اثر می‌گذارد، بیش از حد روی مشخصه‌های
 برجسته این تجربه که مدنظرمان است، تمرکز می‌کنیم. مثلا در
 ذهن ما لس‌آنجلس به معنای هوای آفتابی و پول به معنای
 اتومبیل عالی و تعطیلات پر تجمل است. با این حال در واقع
 بسیاری از مشخصه‌های نه چندان برجسته‌ای که ما اغلب آنها
 را در نظر نمی‌گیریم نیز عواقب احساسی و روحی خود را
 خواهند داشت. ما در لس‌آنجلس هزاران مایل از دوستان و
 خانواده‌مان دور خواهیم بود و برای به‌دست آوردن پول بیشتر هم
 باید به همان میزان بیشتر کار کنیم. این مثال بیان‌کننده آن است
 که چرا وقتی کورکورانه به دنبال تصورات خود یا آنچه که براساس
 اطلاعات و ایده‌های مرسوم ما را شاد خواهند کرد می‌رویم،
 شادی از ما رو گردان می‌شود. با این حساب ما کجا باید به
 دنبال شادی بگردیم؟
تحقیقات جدید در روانشناسی و اقتصاد نشان می‌دهند که پاسخ
 این سوال در این است که ما در حال حاضر چه چیزهایی داریم،
 دارایی‌هایی مثل دوستان و خانواده. راز شاد بودن تنها در این
 است که بخش بیشتری از زمان و توجه خود را صرف این
 تجربیات رضایت‌بخش و مملو از شادی کنیم. همان طور که
 ‌هایمن شاچتل گفته :شادی داشتن آنچه که می‌خواهید
 نیست، بلکه خواستن آنچه دارید است.
 
١) پول شادی کمی برای شما به همراه خواهد داشت
یکی از یافته‌های مهم تحقیقات درباره شادی این است که پول
 نمی‌تواند‌ یا حداقل آن قدری که فکر می‌کنید نمی‌تواند برای
 شما شادی بخرد. به گفته ریچارد ایسترلین، اقتصاد دان، یکی از
 دلایل این امر این است که ما بیشتر از آن که به این توجه کنیم که خودمان چقدر می‌توانیم درآمد داشته باشیم، به این که دیگران چقدر درآمد دارند توجه می‌کنیم. برای کسانی‌که اکثر نیازهای اولیه‌شان برآورده شده، پول تنها زمانی شادی اضافی ایجاد می‌کند که بتواند جایگاه اجتماعی افراد را بالا ببرد که این کار نیز زمانی که همه افراد با گذشت زمان در حال ثروتمند شدن هستند، کار سختی است.
مقایسه گروه‌های مردم از مکانی به مکان دیگر معیارهای متفاوتی دارد، برای مثال کسانی که در مناطق مرفه‌تر مثل لندن زندگی می‌کنند، احتمالا نیاز به حداقل درآمد ٢٠٠ هزار پوندی دارند تا بتوانند خود را یک سر و گردن از بیشتر ساکنین دیگر لندن بالاتر بدانند و حتی این درآمد هم آنها را راضی نخواهد کرد. به علاوه به گفته دانیل کاهنمان، روانشناس دانشگاه پرینستون، ارتباط ضعیف بین شادی و درآمد همچنین می‌تواند تا حدی توسط شواهدی بیان شود که نشان می‌دهد افراد ثروتمند به طور متوسط زمان بیشتری را روی فعالیت‌هایی که هیچ ارتباطی به شادی نداشته؛ اما همراه با تنش و استرس بیشتری هستند، مثل کار کردن، نگهداری از کودکان و خرید کردن صرف می‌کنند. بر عکس، افراد با درآمدهای پایین‌تر اغلب زمان بیشتری را صرف تجربیاتی می‌کنند که شادی آفرین هستند؛ فعالیت‌هایی مثل وقت گذرانی با دوستان و دیگر فعالیت‌های سرگرمی منفعلانه مثل استراحت و تماشای تلویزیون.
با این حال زمانی که از این افراد با درآمدهای کم و زیاد خواسته می‌شود به اثر درآمد روی شادی فکر کنند، هر دو گروه اغلب به همان فرضیات مرسوم درباره پول فکر می‌کنند. این امر منجر به این نتیجه‌گیری می‌شود که زندگی باید برای ثروتمندان بسیار شادتر از افراد کم‌درآمد باشد؛ اما این درست برعکس این حقیقت است که افراد کم‌درآمد شادتر از ثروتمندان زندگی می‌کنند.
 
٢) دوستان انسان بیشتر از یک ماشین فراری جدید ارزش دارند
قیمت شادی: محققان با استفاده از مقیاس "لیکرت "توانسته‌اند روی اتفاقات مهم زندگی قیمت بگذارند که به این شرح است:
سلامت کامل: یک میلیون و سیصد هزار پوند، ازدواج: ٢٠٠ هزار پوند، مرتبا با همسایگان صحبت کردن: ١٢٠ هزار پوند، بازنشستگی: ١١٤ هزار پوند، مرگ یک دوست: منفی ٨٠٠٠ پوند، مرگ یک فرزند: منفی ١٢٦ هزاز پوند، طلاق: منفی ٢٩٦ هزار پوند، مرگ همسر: منفی ٣١٢ هزار پوند،
تمام این قیمت‌ها در سال اول اتفاق برآورد شده‌اند.
چقدر پول برای شاد کردن ما کافی خواهد بود؟ جواب این سوال چون اثر درآمد روی شادی ما به میزان زیادی به این بستگی دارد که همکاران، همسایگان و دوستانمان چقدر درآمد دارند، دشوار است. با این حال گفتن این که به طور متوسط چقدر پول اضافی لازم است تا یک فرد از لحاظ اجتماعی ایزوله شده، به اندازه یک فرد فعال از لحاظ اجتماعی شاد باشد، ساده‌تر است.
محاسبه قیمت‌های مختلف چیزهای غیر قابل خرید و فروش مثل شادی دوستی یا ازدواج، برای اولین‌بار در اوایل دهه ١٩٩٠ توسط اقتصاددان دانشگاه وارویک، اندرو اوسوالد و برپایه یک ایده ساده مطرح شد. تصور کنید که پول به‌طور متوسط برای افراد شادی ایجاد کند و افرادی که دوستانشان را هر روز می‌بینند به میزان قابل‌توجهی از کسانی که در انزوا زندگی می‌کنند، شادتر هستند؛ بنابراین محاسبه این که چه مقدار درآمد اضافی باید به یک فرد داده شود تا دقیقا فقدان زندگی اجتماعی را جبران کند، شدنی خواهد بود.
برای مثال در بریتانیا افزایش ١٠٠٠ پوندی حقوق به افزایش حدود ١ هزارم نمره‌ای شادی بر اساس مقیاس ٧ نمره‌ای شادی انجامد. از سوی دیگر دیدن مداوم دوستان باعث افزایش شادی به میزان شانزده صدم نمره می‌شود. این آزمایش به این معنا است که مبادله یک زندگی اجتماعی با یک زندگی منزوی نیازمند افزایش حقوقی در حدود شانزده صدم تقسیم بر ١ هزارم برابر ٢٣٠ هزار دلار در سال است. این مبلغ از قیمت یک فراری اسکاگلیتی بیشتر است.
 
٣) برنده شدن در قرعه‌کشی شما را به طور ناگهانی شاد نخواهد کرد
یکی از تعجب ‌برانگیزترین یافته‌ها در تحقیقات اخیر این است که برنده شدن مبلغ ١٠٠٠ پوند یا بیشتر در یک قرعه‌کشی یک شادی آنی برای شما به همراه نخواهد داشت. در عوض دو سال طول خواهد کشید که برنده از پولش لذت ببرد، این امر در تضاد کامل با اثر درآمد کسب شده روی شادی است :افزایش درآمد اغلب منجر به بهبودهای سریع در شادی یک فرد می‌شود، البته نه آن قدر که فکر می‌کند، اما چرا لذت بردن از پول یک قرعه‌کشی دو سال طول می‌کشد؟ یکی از فرضیه‌ها این است که در حالی که تئوری‌های سنتی اقتصاد نوعا فرض می‌کنند که یک پوند تنها یک پوند است، واقعیت این است که بردن یک پوند مانند به‌دست آوردن یک پوند به عنوان درآمد نیست. براساس تحقیقاتی جدید درباره برندگان قرعه‌کشی مشخص شد که درآمد کسب شده از کار به‌عنوان پولی در نظر گرفته می‌شود که لایق آن هستیم، اما پول قرعه‌کشی این طور نیست. برنده قرعه‌کشی نمی‌تواند به سرعت فکر کند که کاملا لایق پول است، چون بردن در قرعه‌کشی یک ناهماهنگی ناخواسته ایجاد می‌کند، چون برنده با این که از بردن شاد است، اما نمی‌داند که آیا واقعا لایق آن بوده یا نه، اما با گذشت زمان می‌تواند خود را قانع کند که لیاقت برنده شدن را داشته است که زمان‌بر است. ما همچنین متوجه شدیم که افراد به درآمدهای مختلف وزن‌های متفاوتی می‌دهند که مختص خودشان است: هدیه یا ارث نیز کاملا متفاوت از درآمد کار یا قرعه‌کشی دیده می‌شوند.

نظرات 2 + ارسال نظر
آخرین فریاد پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ http://mehrdadbozorg.blogfa.com/

فردا دوباره صبح می آید از این مسیر
پس چشم انتظار لحظه ی دیدار میشویم .

درود بر آقایونس گل
ممنون که سرزدی و لینکم کردی .شما هم با افتخار لینک شدی.بازم منتظرتم.
راستی یه سوال:شما بچه شمالی ؟فکرکنم گرگانی باشی؟....بهرحال اگه گرگانی هستی هرموقع خیابون شالیکوبی و النگدره و اکبرجوجه برادران کلبادی و....رفتی،حتما یاد ما باش.

آره دوست من ولی به هیشکی نگو ..روزایی که دلم میگیره میرم نهارخوران
و ..النگدره.. تا حالا به اکبرجوجه نرفتم..ولی چندین وچند بار به شعبه ی مرکزیش تو گلوگاه رفتم..

مداد رنگی یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://manui.blogsky.com/

سلام
امیدوارم دوستان وبلاگی خوبی باشیم
من میلینکم وبتو

و البته خواننده ی خوبی برای وب های همدیگه
دوست ندارم کسی بیاد بگه به به درحالی که نخونده چی نوشتم

سبز باشی و شاد

سلام دوست رنگی من..
منم لینکیدم شما رو ..باعث خوشحالی منه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد