توجه: خواندن این متن اصلا به
خانم ها توصیه نمی شود!
1- نخونید!
2- اگر خوندید فحش ندید!
3- اگر فحش دادید به من ندید!
شنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم ''فال قهوه روسی یخ زده'' بگیریم. میگن خیلی جالبه،
همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته ''شوهرت واست یه انگشتر می خره''
خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!
یکشنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم کلاسهای "روش خود اتکایی بر اعتماد به
نفس" ثبت نام کنیم. هم خیلی جالبه هم اثرات خیلی خوبی در زندگی زناشویی داره.
تا برگردم دیر شده، سر راه یه چیزی بگیر بیار!
دوشنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم شوی "ظروف عتیقه". می گن خیلی
جالبه. ممکنه طول بکشه. سر راه از بیرون یه چیزی بگیر و بیار!
سه شنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز من و نازی قراره با هم بریم برای لباس مامانم که می خواد برای عروسی خواهر
نازی بدوزه دگمه بخریم. تو که می دونی فامیل مامانم اینا چقدر روی دگمه حساسند!
ممکنه طول بکشه، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!
چهارشنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم برای کلاس "بدن سازی" و
"آموزش ترومپت" ثبت نام کنیم. همسایه نازی رفته میگه خیلی جالبه. ترومپت
هم که میگن خیلی کلاس داره مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله. سر راه یه چیزی
بگیر بیار!
پنج شنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم خونه همسایه خاله نازی که تازه از کانادا
اومده. می خوایم شرایط اقامت رو ازش بپرسیم. من واقعاً از این زندگی ''خسته ''
شدم! چیه همش مثل کلفتها کنج خونه! به هر حال چون ممکنه طول بکشه یه چیزی از بیرون
بگیر بیار!
جمعه
مرد: عزیزم! امروز چی ناهار داریم؟
زن: ببینم تو واقعاً خجالت نمی کشی؟ یعنی من یه روز تعطیل هم حق استراحت ندارم؟
واقعاً نمی دونم به شما مردای ایرونی چی باید گفت! نه! واقعاً این خیلی توقع
بزرگیه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای یه بارشوهرم من رو برای ناهار بیرون
ببره؟!
یونس چه خانم خوشگلی داری
خواهش میکنم
نگو این حرفو مهندس...آدم باید دلش خوشگل باشه...
راست می گیا.
ولی خب حتما دلش هم خوشگله دیگهههههههه
آره..شاید..
هی نامرد.
پس دلت گیر کرده
هیییی روزگار...
دلم تو سینه ام گیر کرده..
ای وای من بیا قلاب بندازیم گیر کنه درش بیاریم
آره...گاهی وول میخوره..هی میخواد بیاد بیرون...مایم بش میگوم:آروم باش پسر ..نوبت توهم میرسه..
سی ای چقد خودت تحویل میگریا
نه بهش بگو همونجا بمونه جاش خیلیم خوبه.
میخواد بیاد بیرون چه کنه؟
دل پریشان ماهم واسه خودش قصه اییه بس طویل...
خیلی تو داره..گاهی وقتا خیلی بزرگ میشه گاهی کوچک..گاهی هم...
...
ولی همین که میام اینجا ..یه کم آروم میگیره..
یونس عزیزم امروز ناهارجی داریم؟
زن یونس مگه من استخدام رستوران شدم خودت برو یه چیزی بپز
پاشو قلم میکنم..اگه اینطوری باشه
بخدا یه روز دادشم به خانمش گفت که یه چایی بهم بده ...
خانمش گفت شوهر کردم نه .....بد اموزی داره
نه
من زن اینجوری نمیخوام
عین خودم که "آقاممم" ....."خانوم"باشه
ziad jaleb nabood azizam
آها ..باشه.. مسخره
یونــــــــــــــــــس یه زن گیرت میاد که جلوت نیمرو میذاره بعد تو میگی وااااااااااااااای جوجه کباب دست خانومم درد نکنه
نمیدونم شاید اینجوری شد...؟!!
اگه خودش خوب باشه...چرا که نه..
میبینی مهندس جان جه ز.ز هم هست فورا چرا که نه
اگه زن فهمیده ای باشه ..ذلیل که چه عرض کنم...هلاکش هم میشیم...
ای زن هلاک
ای زن ذلیل.
خدا خفت نکنه
مگه چیه...مخلصشم هستیم...!!!
باشته
عکسش جذابه!!!!!!!!!
اینم یه کامنته واسه خودش!!!!!!!!
آره ...همینطوره...