سلام،به وب خودتون خوش اومدین..
امید ساعات خوشی رو براتون دارم..
اینجا من هرچی رو که به نظرم جالبه می نویسم..
با نظرات قشنگتون منو راهنمایی کنین تا از اینم قشنگ و پربارتر بشه..
***
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
ادامه...
وایییییییی دلم کباب شد منم وقتی که تازه می خواستم ازخونوادم جدا بشم وبیام شهرغریب دقیقا قیافم مثل همین دخترکوچولوبود الانم چند وقته خونوادمو ندیدم ......دلم مامانمو خواست ......
وای دلم کباب شد
یاد گریه ی هستی خودمون افتادم
وقتی گریه کنه شبیه این کوچولو میشه
آخه این عکس چی بود گذاشتتتتین
دلم کباب شد که
منم وقتی این عکسو دیدم همین حسو داشتم...
دلنوشته هات بی نظیرن.دمت گرم دلت خوش.
دل نوشته هام اساس این وبو تشکیل میدن...
واسه همین،اسمشو گذاشتم دل نوشته...
خوشحالم خوشتون اومده..سپاس از شما...
آره بهانه ی دلتنگی هاست میفهمم
وایییییییی دلم کباب شد منم وقتی که تازه می خواستم ازخونوادم جدا بشم وبیام شهرغریب دقیقا قیافم مثل همین دخترکوچولوبود الانم چند وقته خونوادمو ندیدم ......دلم مامانمو خواست ......
یونس این دفعه خیلی غم داره هم عکس و هم نوشته ات
آره...
چه زیبا بود..........
به به...مینوی عزیز..خوش اومدی..ممنونم دوست خوبم..