دل نوشته
...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته
...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تودرباره من
سلام،به وب خودتون خوش اومدین..
امید ساعات خوشی رو براتون دارم..
اینجا من هرچی رو که به نظرم جالبه می نویسم..
با نظرات قشنگتون منو راهنمایی کنین تا از اینم قشنگ و پربارتر بشه..
***
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
موفق باشید ..
ادامه...
پیوندها
- پایگاه سرگرمی پاتوق98
- آرامش خیال
- خلوت شعر
- خاطرات کهنه و شعرهای نو
- دریا
- دل نوشته های مریمی
- فقطواسه خنده
- تنهاترین تنها
- چکیده های قلم
- کلبه قلب (دریا)
- بادبادک باز
- (جک و لطیفه و اس ام اس)
- دل نوشته ها
- تنهایی
- مرا به خاطر بســــپار
- رویای من
- عشق،خانواده،زندگی
- من خودم
- ღ.ღ.ღ لحظههای سپیده ღ.ღ.ღ
- البرز جاویدان
- ورود غم ممنوع
- شهر آفتاب
- عاشقانه ها
- اشک طوفانی
- .:: ღ Baroon ღ ::.
- شعر
- Mahdinet | طراحی فلش
- love it
- مهندس بابا و دوران دانشگاه
- مغز نوشته تا دل خواسته
- آلبوم تصاویر
- کلبه ی تنهایی
- بهترینا باحال ترینا جدید ترینا
- خودمونی
- سرگرمی؛شعر وداستان کوتاه
- کلبه ی عقل و احساس
- عشق و عاشقی
- دل نوشته های یک عشق آبادی
- آوا شارژ
- ورود دختر ممنوع
- رویای دیرینه
- M
- نفس
- زنگ تفریح
- پرنده ی خیال من
- ماشین آلات صنعتی
- محکوم عشقم گرفتار یار "سوگند"
- حریـــــــــــــمـ شکســــــــــــتهـ
- بخش خانواده "فرادانا"
- " دانشجویان مدیریت ارومیه "
- نیم کیلو باش ولی مرد باش
- پرستاران جوان
- " دل نوشته دختر آفتاب"
- code name rainbow
- درد دل هـ ـ ـای نـ ـ ـ ـا گـ ـ ـفـ ـتـ ـه
- هرگز تسلیم نشو...
- سایت سرگرمی و تفریحی هما
- پاتوق دختر و پسرای باحال وبلاگی پر از خنده
- تصاویرگوناگونhd
- عاشقانه
- خوش آمدید..
- آموزش نرم افزار CATIA
- ♥ஜپـروازܓܨ♥
- کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی قم
دستهها
- طنز 253
- عاشقانه 50
- مناجات 24
- اشعار عرفانی 3
- اطلاعات علمی 18
- دانستنیهای پزشکی 26
- عکس های خنده دار 19
- دل نوشته 251
- داستان آموزنده 47
- روانشناسی 108
- اس ام اس و سخن بزرگان 99
- جمله روز 192
- عکس ها 146
- ازدواج ،زناشویی 57
- خانه داری 7
- دانستنیها 89
- پزشکی،سلامت،زیبایی 24
- تغذیه و سلامتی 15
- موفقیت 71
- ترانه های من 62
- گلواژه های زیبا 24
ابر برجسب
تصویر امروز english quotes سخن بزرگان داستان کوتاه ترانه امروز جملات الهام بخش جملات زیبا جمله روز طنز تلنگر جملات زیبا و تاثیر گذار داستان آموزنده جمله امروز خنده بازار دل نوشتهجدیدترین یادداشتها
همه- دل نوشته
- سخنی با دختران....
- جمله امروز
- هفت خصوصیت خانمها که هر مردی را شیفته خود میکند
- ۶ سوال مهم در زندگی که برای همیشه متحول می شوید
- تصویر امروز
- خنده بازار
- جمله امروز
- قدر بدانیم..
- آنهایی که از نظر احساسی قوی هستند این ۱۵ کار را انجام نمیدهند
- دل نوشته
- کاریکاتور امروز
- nice english quotes
- جمله امروز
- واقعیت های جامعه امروز
نویسندگان
- Guardian 1491
بایگانی
- اسفند 1394 1
- تیر 1394 1
- مرداد 1393 5
- تیر 1393 2
- اردیبهشت 1393 4
- فروردین 1393 12
- اسفند 1392 5
- بهمن 1392 17
- دی 1392 21
- آذر 1392 17
- آبان 1392 44
- مهر 1392 7
- شهریور 1392 40
- مرداد 1392 43
- تیر 1392 49
- خرداد 1392 37
- اردیبهشت 1392 23
- فروردین 1392 36
- اسفند 1391 93
- بهمن 1391 82
- دی 1391 94
- آذر 1391 101
- آبان 1391 105
- مهر 1391 134
- شهریور 1391 174
- مرداد 1391 89
- تیر 1391 39
- خرداد 1391 19
- اردیبهشت 1391 8
- فروردین 1391 4
- بهمن 1390 29
- دی 1390 16
- آذر 1390 29
- آبان 1390 38
- مهر 1390 21
- شهریور 1390 33
- مرداد 1390 11
- تیر 1390 1
- اردیبهشت 1390 7
دل نوشته
«باز باران٬ با ترانه
میخورد بر بام خانه»
خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران
گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و شیرین
کوچه ها شد، کوی بن بست
در دل تو٬ آرزو هست؟
* * *
کودک خوشحال دیروز
غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد
* * *
باز باران٬ باز باران
میخورد بر بام خانه
بی ترانه ٬ بی بهانه
شایدم٬ گم کرده خانه
سلام
یادش بخیر..........
منو این شکلی کرد:
نه شایدم اینجوری
!!!!!!اره دیگه یه بچه پررویی بودم هیچیم نشد
حالا مرده خودش زهرش ترکید......منم میگفتم هیچیم نیس اون میگفت نه باید ببرمش دکتر"فک کنم جوگیر شده بود"بخدا اینجوری شدم از دست محبتای بیجاشون
چقد زیبا بود.....منو برد تا ابتدایی.......
یادش بخیر کلاس اول بودم .....دقیقا یادمه روز بارونییم بود.....از درمدرسه که خارج شدم مامانی اونطرف خیابون بوداصلا حواسم به ماشینا نبود داشتم میدویدم سمت مامان که یه ماشین......گیوووووووووووو
اووووووه اینقدخاطره تصادف دارم
نه نه جون ببخشید سرتو درد اوردم ها.......
سلام آجی حدیث خودم...
مرسی لطف داری...خاطره که چه عرض کنم...نزدیک بود به رحمت ایزدی نایل شی..
سلام
بارها این رو خوانده ام ولی باز هم خواندنش برایم دلنشین است
باز باران بی ترانه شایدم گم کرده خانه
باران که بباره ترانه ش غمه
غمشم خیلی سنگینه خاله خیلی
اما وقتی بچه هستی اینطوری نیست یونس خاله
شاید...نمیدونم...