دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو
دل نوشته

دل نوشته

...آسمان ، چشم آبی خداست ، نگران همیشۀ من و تو

به سلامتی شیر!


شیـر و رفقـاش نشسته بودن و خوش میگذروندن.....

بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه:

"آُه! اُه! ساعت 11 شده! باید برم! خانم خونه منتظره!"

گاوه پوزخندی میزنه و میگه: "زن ذلیلو نیگا ! ادعاتم میشه سلطان جنگلی!"

شیر لبخند تلخی میزنه و میگه:

"توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو !!!!"
نظرات 3 + ارسال نظر
Tachberdee شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:57 ق.ظ

اوف ، عجب تیکه ای بارش کرد ، دم شیره گرم!

مهندس هویج دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 03:51 ب.ظ http://havijoo.blogsky.com/

عاشق این داستانه هستم.

هنگامه سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:27 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com/

یوه یوه یوه یوه یوه یوهی خیلی باحال بید

قربون این خنده هات خاله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد